به گزارش «فرهیختگان»، مصطفی الکاظمی حدود دو ماه پس از انتخاب به عنوان نخست وزیر عراق و در اولین سفر خارجی خود به منظور دیدار و گفت و گو با مقام های کشورمان، روز سه شنبه و در صدر یک هیات عالیرتبه سیاسی ــ اقتصادی وارد تهران شد. وی دیروز با حسن روحانی و رهبر انقلاب دیدار و گفت و گو کرد و احتمالا با رئیس مجلس شورای اسلامی نیز دیدار خواهد داشت.همچنین مذاکرات مشترک هیات های عالیرتبه دو کشور با حضور اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس جمهور و مصطفی الکاظمی برگزار شد.
نصرتالله تاجیک، دیپلمات، سفیر اسبق ایران در اردن و کارشناس مسائل بینالمللی، صباح زنگنه، کارشناس و پژوهشگر مسائل منطقه غرب آسیا و حسن هانیزاده، کارشناس مسائل غرب آسیا در گفت وگو با «فرهیختگان» در خصوص وضعیت آینده مقاومت در عراق، نوع ارتباط بغداد با تهران و همکاری های اقتصادی در دوره جدید صحبت کرده و پیشنهاداتی برای ارتقا و تضمین روابط ایران و عراق ارائه دادند که در ادامه می آید:
نصرتالله تاجیک، دیپلمات، سفیر اسبق ایران در اردن و کارشناس مسائل بینالمللی در گفتوگو با «فرهیختگان» پاسخگوی سوالاتی درخصوص روابط ایران و عراق و زمینههای مشترک همکاری میان دو کشور بود. مشروح این گفتوگو در ادامه ازنظر میگذرد.
اهداف مصطفی الکاظمی از سفر به تهران را چگونه ارزیابی میکنید؟
شرایط عراق شرایط باثبات و خوبی نیست. قبل از کرونا تظاهرات شدت گرفت و حتی به مرز اغتشاش رسید. در آن شرایط با انتخاب شدن مصطفی الکاظمی شاید امید به اینکه سلسلهاقداماتی صورت گیرد و اوضاع داخلی سروسامان یابد ایجاد شد، هرچند فعلا به عقیده من این شرایط مانند خاکستر زیر آتش است. مشکلاتی که عراقیها دارند، اعماز مشکلات ساختاری از نظر سیاست و حکومت و مشکلات اجتماعی از نظر تاثیر و نفوذ فرهنگ عشایری شرایط پیچیدهای ایجاد کرده است. ازطرفی باتوجه به مشکلات عقبماندگی اجتماعی، شرایط عراق خیلی خوب نیست و اگر این بیثباتی و ناامنی تداوم یابد، روند توسعه عراق تحتتاثیر قرار میگیرد و علاوهبر آن، دردسری برای همسایگان عراق ازجمله ایران ایجاد میکند. با این تصویر باید بررسی کرد که مصطفی الکاظمی چهکار کرده و چه کاری میتواند انجام دهد؟
مصطفی الکاظمی بهدلیل همان سابقه امنیتی، حتما این را میداند که اگر میخواهد مسائل و مشکلات داخل عراق را حل کند، باید توازنی در قدرتهای خارجی تاثیرگذار در عراق بهوجود بیاورد. این قدرتها ازنظر قدرت فرامنطقهای آمریکا است که خود را طلبکار مردم و دولت عراق میداند. ترامپ بهصراحت بیان میکند هزینههایی که در عراق شده، باید گرفته شود. ازسوی دیگر، عربستان است که حضور ایران در عراق را برنمیتابد و نهایتا ایران که بهدلیل سوابق تاریخی و پیوستگی سیاسی- اجتماعی بین دو کشور یک عمق استراتژیک مشترک و مکمل ایجاد شده است.
با این شرایط مصطفی الکاظمی کار بسیار سختی دارد؟
بله، هم کار سختی در عراق و هم کار سختی در سفر به ایران دارد. از طرفی ابزارهای قدرت ایران در عراق را میداند، از طرف دیگر به حساسیتهای ایران آشنا است. ایران حضور آمریکا در عراق را برنمیتابد، چراکه یک حضور سالم و شفاف نیست، چون معتقدیم میتواند امنیت ملی ما را به مخاطره بیندازد. ازطرفی اگر عراق یک حاکمیت قوی داشته باشد و بتواند تحولات خود را کنترل کند، آنگاه ازسمت عراق مشکلات امنیتی- سیاسی متوجه ما نمیشود که البته شاهد بودیم هم در دوران داعش و هم در دوران کنونی ازجانب عراق امنیت ملی ما موردمخاطره قرار میگیرد.
در چنین شرایطی چگونه میتوان مسیر همکاریها با عراق را گسترده کرد؟
بهنظرم ما باید شیفت پاردایمی یا تغییر رویکردی در عراق داشته باشیم و الان که بحث دوران پساداعش است، بهجای رویکرد نظامی و امنیتی در عراق، با همکاری الکاظمی و دولت عراق یک رویکرد اقتصادی داشته باشیم؛ یعنی یک برنامه همکاریهای مشترک یا سند راهبردی در این زمینه با عراق داشته باشیم که چند مگاپروژه منطقهای تعریف شود. اینها میتواند انتقال انرژی باشد، میتواند امتداد خطآهن بهسمت مدیترانه باشد، میتواند راه باشد، میتواند خیلی مسائل دیگر باشد. اگر بتوانیم بازار منطقهای با عراقیها تعریف کنیم، به عقیده من این میتواند یک سفر موفق باشد.
این امر با توجه به فشارهای آمریکا به مصطفی الکاظمی شدنی است؟
این مشکل ایشان است. مصطفی الکاظمی اگر عراق را بهعنوان کشور مستقل میداند، آمریکا حق دخالت در سرنوشت مردم و دولت عراق را ندارد. آمریکا بهدنبال تخریب روابط است و این جای شکی نیست. برای همین میگویم کار مصطفی الکاظمی سخت است.
در عینحال معتقدم شاید حساسیت الگوی همکاریهای اقتصادی از حساسیت همکاریهای امنیتی کمتر است. دقت کنید اگر فشار بر دولت کنونی عراق کمافیالسابق باشد، سرنوشت دولت الکاظمی همانند دولت عادل عبدالمهدی میشود. اگر ترامپ بخواهد فشارهای نامعقول بیاورد، اندکاندک سیستم روابط منطقهای و بینالمللی را مختل خواهد کرد و این باعث خواهد شد کشورهای دیگر هم جلوی او بایستند.
اگر ایران حضور اقتصادی در عراق نداشته باشد و مگاپروژههایی تعریف نشود، عربستان یا آمریکا نمیتوانند بهسادگی جای ایران را در عراق بگیرند؟
بستگی به مزیت نسبی کشورها دارد. درخصوص ایران یک قسمت از زیرساختها آماده است و قسمتی انجام شده و لذا مزیت نسبی و توجیه دارد. فرضا نیاز امروز عراق اتصال شرقی-غربی و ایجاد چنین دسترسیهایی است، خب عربستان چه کاری میخواهد انجام دهد؟ در کنار این مساله یک بحث هم بستر مردمی و سوابق تاریخی و تعاملات فرهنگی است. نمیخواهم بحث مذاهب و طوایف را مطرح کنم، ولی بههر صورت شیعیان عراق درست است که شیعیان عرب هستند و عرب بودن برای آنها مهم است، ولی به هرصورت شیعه هستند، لذا این بستر فرهنگی و مذهبی و مسائل سیاسی و تاریخی دستبهدست هم میدهد و پیوستگیهایی بین دو طرف مرز ایران و عراق بهوجود میآورد که بهعقیده من در دورتادور عراق هیچیک از کشورها چنین مزیتی ندارند و این مزیت نسبی ایران است.
چطور از این ظرفیت بهخوبی استفاده کنیم؟
عراق دروازه شرقی اعراب بهروی ما است و اگر بتوانیم الگوی رفتاری و همکاری مطبوع بین ایران و عراق حاکم کنیم، قطعا در کشورهای عربی هم میتوانیم بهنوعی این حضور و نفوذ را داشته باشیم. باید بهشکلی از این مزیت رقابتی استفاده کنیم که هم بازی برد-برد باشد، هم حساسیتهای مردمی نه در عراق و نه در ایران ایجاد نشود، چون بسیاری هم در ایران ممکن است این سوال را مطرح کنند که چرا بهسمت عراق میرویم، لذا همکاریهای اقتصادی بهنظرم از حساسیت کمتری در این حوزه برخوردار خواهد بود و در هر دو کشور بیشتر مورد استقبال قرار میگیرد.
سفر مصطفی الکاظمی، نخستوزیر عراق به تهران پس از لغو سفر وی به عربستان ابعاد مهمی دارد، وضعیت آینده مقاومت در عراق و نوع ارتباط بغداد با تهران در دوره جدید موضوعی است که برای بررسی آن به سراغ صباح زنگنه، کارشناس و پژوهشگر مسائل منطقه غرب آسیا رفتیم که مشروح این گفتوگو در ادامه از نگاهتان میگذرد.
با توجه به وضعیت منطقه، رویکرد دولت عراق نسبت به ایران را چطور ارزیابی میکنید؟
عراق یک کشور پر از تشکلهای سیاسی و تنوع فرهنگی و جریانهای نژادی و دینی و مذهبی است، بنابراین یک رنگ واحدی از نظر گرایشهای سیاسی در عراق پیدا نمیکنیم، اما گرایشهای پررنگتر و غالب ممکن است وجود داشته باشد که با توجه به اکثریت بودن شیعیان و احزاب و جریانهای شیعی در عراق، سیاست کلی هم به طرف ایران خواهد بود و نسبت به حضور نیروهای اشغالگر آمریکا حساسیت نشان میدهند.
آنها نسبت به تعدیهای رژیمصهیونیستی هم موضع دارند و هنوز در قانون نظامیان عراق، رژیمصهیونیستی بهعنوان دشمن اول تلقی میشود.
اگر تعریف صحیحی از موضوع مقاومت با منافع ملی عراق شود دولت الکاظمی هم تبعیت میکند
بنابراین این روحیه و این گرایش وجود دارد، اما نیاز به هماهنگی، همکاری، سازماندهی و تعریف این مسائل نیز احساس میشود از این رو نسبت این مسائل با منافع ملی عراق باید تعریف شود؛ چنانچه یک تعریف صحیحی از موضوع مقاومت با منافع ملی عراق وجود داشته باشد مردم و دولت هم ناگزیر هستند به آن سمت حرکت کنند. چیزی که درمورد ایران هم صدق میکند.
در شرایط فعلی بهنظر میرسد دولت عراق بیشتر اولویت خود را بر بحث ایجاد فضای مساعد برای همکاریهای منطقهای و مبارزه با بیماری کرونا و آمادهسازی شرایط بحرانهای اقتصادی و مالی که ناشی از کاهش قیمت نفت و همچنین فراهم کردن زمینه انتخابات آینده، گذاشته است؛ بنابراین در موضوعات مقاومت یا خارج کردن نیروهای آمریکایی از عراق، جدیتی از او دیده نمیشود.
عراق دستورالعملهای آمریکا درمورد تحریم را اجرایی کند، اولین متضرر خود اوست
وابستگی اقتصادی دو کشور ایران و عراق در شرایط تحریمی، موضوعی است که قطعا با فشار سنگین آمریکا در این زمینه همراه خواهد شد، این مساله را چطور ارزیابی میکنید؟
عراق اگر بخواهد دستورالعملهای آمریکا را در مورد تحریم عملی و اجرایی کند، اولین متضرر خود عراق خواهد بود؛ البته به اقتصاد و بازرگانی ایران هم ضربه میزند، اما عراق نیازمند این است که یک جایگاه و موضعی اتخاذ کند که شدت فشار آمریکا را کم کند و روابط تجاری و اقتصادی خود را با ایران ادامه و توسعه دهد؛ لذا مسلما به این سمت حرکت نخواهد کرد.
برنامه آمریکا تقویت جایگاه الکاظمی در منطقه است
آنها البته تلاش خواهند کرد از رقبای بازار ایران در عراق همانند ترکیه، عربستان، اردن استفاده کنند، اما با این وجود ظاهرا آمریکا بیمیل نیست جایگاه الکاظمی را در منطقه محکم کند تا چالشی در روابط با ایران ایجاد نشود، از این رو تسهیلاتی در حد مختصر نیز قائل شده است.
در این خصوص توضیح بیشتری میدهید؟
در دوران عبدالمهدی تسهیلات آمریکا به عراق در حد مجوز معافیت سهماهه بود، اما در زمان مصطفی الکاظمی این معافیت برای تحریم به شش ماه افزایش داشته است که این یک سیگنال روشنی است که باید درست تحلیل و بهموقع از آن استفاده شود.
حسن هانیزاده، کارشناس مسائل غرب آسیا در گفتوگو با «فرهیختگان» با اشاره به سفر مصطفی الکاظمی، نخستوزیر عراق به کشورمان گفت: «چندین موضوع مهم در دستورکار مصطفی الکاظمی در سفر تهران وجود دارد. مساله نخست پارلمان عراق و مصوبه سال گذشته پارلمان این کشور است، چراکه فراکسیونهای پارلمانی عراق 6 ماه به الکاظمی مهلت دادند تا مصوبه پارلمان عراق را ناظر بر اخراج نیروهای آمریکایی از خاک عراق عملیاتی کند. بههمین دلیل این مساله نیازمند یک سیاست بسیار هوشمندانه ازسوی دولت عراق است، چراکه گفتوگوهای راهبردی میان عراق و آمریکا برای اخراج نیروهای آمریکایی از خاک عراق نتیجه مثبتی بههمراه نداشته و آمریکاییها تمایلی به خروج از عراق ندارند. ازطرفی آمریکا تهدید کرده درصورت خروج از عراق به تقویت داعش کمک میکند که این مساله یک چالش جدی برای دولت مصطفی الکاظمی است.»
هانیزاده با تاکید بر اینکه موضوع دیگر در این سفر ضرورت همکاری مشترک امنیتی و نظامی بین ایران و عراق است، گفت: «مردم عراق این نگرانی را دارند که ممکن است داعش بار دیگر به عراق بازگردد و ناامنیها را تشدید کند؛ این درحالی است که ایران در گذشته کمک زیادی به مردم عراق برای سرکوب داعش انجام داده است و این میتواند یکی از مهمترین محورهای همکاری دو کشور باشد.»
وی با اشاره به اینکه ایران یک مرز مشترک 1450 کیلومتری با عراق دارد، گفت: «ارسال کالاهای ایرانی به عراق با سهولت ویژهای انجام میشود. بهدلیل وجود مرز آبی و مرز زمینی این امکان بهصورت مداوم و پرحجم برقرار است. کالاهای ایرانی نوعاً مورداستفاده بخش زیادی از مردم عراق قرار میگیرد، چراکه صرفنظر از نوع و کیفیت آن، یک رویکرد کاملا عقایدی در این خصوص وجود دارد؛ یعنی بهصورت ذاتی و فرهنگی، از بین کالاهای آمریکایی و اروپایی اقبال مردم عراق نسبتبه کالاهای ایرانی بیشتر است.»
این تحلیلگر مسائل غرب آسیا ادامه داد: «واقعیت این است که اکثریت جریانهای سیاسی در فراکسیونهای پارلمان طرفدار ایران هستند و اقلیت اندکی هستند که آمریکا و عربستان به آنها امتیاز میدهند تا بهعنوان اهرم فشار علیه دولت عمل کنند. بههمین دلیل هرچه آمریکا و عربستان فشار وارد کنند که روابط اقتصادی ایران و عراق به سطح پایینی تنزل یابد، آن اکثریت مردم عراق دنبال این هستند که کالاهای ایرانی را خریداری کنند.
توضیح بیشتر اینکه مردم عراق با دو دستهبندی مذهبی و قومی قابلشناسایی هستند. در دایره عقیدتی ارتباط مستقیمی با ایران وجود دارد، لذا این دایره همواره بر دایره دوم حاکم است. دایره دوم دایره عربی است؛ یعنی عراق بهعنوان کشور عربی محکوم است با کشور عربی رابطه برقرار کند، لذا هرکسی تلاش کند که از دایره عقیدتی خارج شود، اکثریت اجازه نمیدهد رابطه ایران و عراق یک رابطه خارج از پروتکلهای سیاسی باشد. اگر مصطفی الکاظمی خیلی به آمریکا و عربستان نزدیک شود، اکثریت وارد عمل میشوند و او را برکنار میکنند.»
وی درباره برنامه نخستوزیر عراق برای بازگرداندن ثبات به این کشور توضیح داد: «مصطفی الکاظمی این سیاست را دارد که تنشهای موجود بین تهران و واشنگتن، تهران و ریاض را کاهش دهد. مصلحت عراق هم این است که این کشور عرصه تقابل و قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای نباشد. مصطفی الکاظمی اعتقاد دارد اگر روابط ریاض، واشنگتن و تهران بهبود یابد، اثر مثبت بر عرصه داخلی عراق ملموستر خواهد بود.»